سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر ضرار پسر ضمره ضبابى است که چون بر معاویه در آمد و معاویه وى را از امیر المؤمنین ( ع ) پرسید ، گفت : گواهم که او را در حالى دیدم که شب پرده‏هاى خود را افکنده بود ، و او در محراب خویش بر پا ایستاده ، محاسن را به دست گرفته چون مار گزیده به خود مى‏پیچید و چون اندوهگینى مى‏گریست ، و مى‏گفت : ] اى دنیا اى دنیا از من دور شو با خودنمایى فرا راه من آمده‏اى ؟ یا شیفته‏ام شده‏اى ؟ مباد که تو در دل من جاى گیرى . هرگز جز مرا بفریب مرا به تو چه نیازى است ؟ من تو را سه بار طلاق گفته‏ام و بازگشتى در آن نیست . زندگانى‏ات کوتاه است و جاهت ناچیز ، و آرزوى تو داشتن خرد نیز آه از توشه اندک و درازى راه و دورى منزل و سختى در آمدنگاه . [نهج البلاغه]

تاریخی-سرگرمی

 
 
شعر(پنج شنبه 85 آبان 18 ساعت 12:8 صبح )

دلبند من زیباست


ولی وفای وی از جمالش کمتر نیست


در دیدگان وی نور آفتاب می درخشد


ولی پیشانی او زیر سایه ی گیسوانش نیرنگی پر آژنگ و گره خورده.


قهرش از حنزل تلخ تر و لطفش از شهد شیرین تر است


در شکر خنده اش امید حیات جاودان و در نازش هرمان ابدی نهفته است


دوشیزه ای محبوب است که هر دم از کوچکترین اشاراتی سرخ می شود


زیبایی و عفاف که از دشمنان قدیمی اند در چهره ی وی به یکدیگر رست دوستی داده و در کنار هم آرامش یافته اند


و اگر رحم را نیز با این دو سازگاری بود او نیز در آن دل مقامی داشت


هرگز کسی شکوه های دل دردمند مرا نمی شنود


زیرا زیبایی و نا مهربانی آن ما یه ی ناز طبع خفته ی مرا بیدار ساخته و راز درون مرا پیش جهانیان عیان ساخته است



<   <<   6   7   8   9   10   >>   >




بازدیدهای امروز: 11  بازدید

بازدیدهای دیروز:0  بازدید

مجموع بازدیدها: 15468  بازدید


» لینک دوستان من «

» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «